جامع مدنی و نظام سیاسی

نویسنده

---

چکیده

انسان با استعدادهای دوگانه تهنایی و معشرت جویی خود خود، ذهن فلاسفه را همواره به خود مشغول ساخته است. این دو استعداد هر چند که ظاهرا ضد یکدیگر به نظر می رسند، در حقویقت با هم در ارتباط و متلازمند؛بدین معنی که از طرف ، تهنایی انسان در استقلال فردی و خود مشغولی اوست و از طرف دیگر، میل به معاشرت در بین افراد مستقل زندگی جمعی را به همراه می آورد. این دو حالت که هر یک در جای خود اصالت دارد، نه تنها یکدیگر را نفی نمی کنند، بلکه دو قطب هستی بخش جامعه بشری به شمار می آیند. با قبول ملازمه مذکور، انسان اجتماعی، مجموعا در برگیرنده پدیأه ای به نام جامعه می باشد. این جامعه یا برآیند معاشرت جویی طبیعی انسانهاست که آن را جامعه طبیعی می نامند و یا انسانها به خاطر علایق و منافع مشترک و گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و حتی عقیدتی که دارند با به کار انداختن اندیشه و هنر خود آن را بنا می نهد که اصطلاحا "جامعه مدنی" نامیده می شود. این جامعه ممکن است که همسان یا نقطه مقابل "جامعه سیاسی" نامیده می شود