%0 Journal Article %T نبرد واژگان در تدوین قانون اساسی؛ علل کاربرد الفاظ ذووجهین و عبارات محتمل الضدین %J فصلنامه تحقیقات حقوقی %I دانشگاه شهید بهشتی %Z 1024-0772 %A سلطانی, سید ناصر %D 2023 %\ 07/23/2023 %V 26 %N 102 %P 319-348 %! نبرد واژگان در تدوین قانون اساسی؛ علل کاربرد الفاظ ذووجهین و عبارات محتمل الضدین %K قانون اساسی %K ابهام %K سکوت %K مجامله %R 10.48308/jlr.2022.225006.2058 %X قانونگذاران می کوشند تا در وهله نخست قانونِ روشن و بدون ابهام تدوین کنند؛ اما در مواردی ناگزیر می شوند از الفاظ و عبارات ذووجهین بکار ببرند. علل بهره بردن از چنین کلمات دوپهلویی متفاوت است. در این مقاله چنین موضوعی را در قوانین اساسی ایران، پیش از انقلاب مشروطه تا کنون، بررسی کرده و نمونه هایی از آن را آورده ایم. در هر یک از مصادیق، به تفکیک، موجبات ورود چنین ابهام و اجمالی در قانون اساسی بررسی و انگیزه های آن واکاوی شده است. یکی از جهات استفاده از چنین الفاظی فقدان توافق گروه های حاضر برای سود بردن از واژگان شفاف و روشن است بدین معنا که در سطح سیاسی و اجتماعی بحث ها به نتیجه مشخصی نرسیده و اتفاق نظری درباره مسائل اختلافی بدست نیامده است؛ به همین سبب ابهامِ سطح اجتماعی سیاسی به سطح حقوقی نشت کرده بازتاب و بر متون قانونی تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر هنوز نیروهای سیاسی حاضر در صحنه در خصوص موضوعات اختلافی به راه حل مرضی الطرفین نرسیده اند و برگزیدن هر راهی تنها می تواند به سود یکی از طرفین باشد و توزان قوا را به نفع یک گروه تغییر دهد؛ بنابراین حل و فصل چنین موضوع خطیری تنها از طفره و تعلل در بیان صریح اراده طرفین و به تعویق انداختن تصمیم گیری در این باره ممکن می شود و این مهم از طریق کاربرد الفاظ و عبارات دوپهلو یا مسکوت گذاشتن بحث ممکن خواهد شد %U https://lawresearchmagazine.sbu.ac.ir/article_102866_6dd329a47006fe691df93adb33956fff.pdf