تحولات اجتهاد شیعی: سیر تاریخی، حوزه ها و شیوه ها

نویسنده

استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

چالش میان عقل و دین در ادبیات اسلامی در دو حوزه بوده است؛حوزه اصول بنیادین اعتقادی و حوزه شریعت و احکام عملی.در حوزه اخیر پیروزی از عقل در استنباط احکام شریعت به تدریج عنوان اجتهاد به خود گرفت.اجتهاد در بستر تاریخ تعریف واحد و ثابتی برای خود حفظ ننموده،و به حسب مقتضیات زمان توسط متفکرین دگرگون شد. مکاتب اهل سنت باب اجتهاد را مسدود اعلام کردند و پیروان مکتب تشیع در معرف احکام شریعت به سطح وسیعی اجتهاد را توسعه بخشیدند. توسعه اجتهاد در میان شیعیان موجبات فربه شدن دانشی تحت عنوان "علم اصول فقه" را فراهم ساخت. شیعیان به موازات حوزه شریعت در بخش مباحث کلامی نیز خود را از قید و بند بحث های سنتی اشاعره و مو معتزله رها کرده و الهیانتی تحت عنوان "حکمت متعالیه" که می توان آن را "حکمت شیعی" نامید تاسیس نمودند. این حکمت مبتنی است بر تعقل بشری و تدین به آزمون های وحیانی، و تعلیمات پیامبر و اهل بیت او(ع) علم اصول در سیر تاریخی خود رشد تکاملی داشت و در مدارس مختلف به روش های متفاوتی تدوین و ارائه شده است. در این مقاله نویسنده بر آنست تا به نحو اجمال تحول علم اصول فقه شیعی و روش ها و مکتب های آن را مورد بررسی قرار دهد.

کلیدواژه‌ها