افراد انسانی دارای شخصیت های متفاوت و گوناگونی هستند برخی سخی و بردبار، بعضی عصبی و ترشرو، عده ای مهربان تر از نسیم صبح و پاره ای خشمگین تر از گردباد. قراردادن انسانها در یک قاب و توقع داشتن همگونی از آنها در رفتارهای شخصی و اجتماعی نه با واقعیت منطبق است و نه با عدالت، سازگار. این امر بدیهی که بتاسف می توان گفت در بسیاری از موارد نادیده انگاشته شده و می شود بخصوص وقتی که برخی از انسانها را در قالب "مجرم" قرار می دهیم دیدگاههای قالب بندی شده سخت تر و شدیدتر است. دقت در جرایم مختلف و شخصیت های متفاوت بزهکاران نیز نه توقع همگونی آنها را منطقی می شناسد و نه لزوم واکنش یکسان با ایشان را واقعی می داند. بدین لحاظ قانون که تبلور توقعات اجتماعی است علی الاصول صرف نظر از توسل به اصل تساوی مجازاتها، نسبت به افراد در تحمل کیفر تفاوت قائل می شود. عدالت نیز ایجاب می کند که قاضی به هنگام صدور حکم محکومیت و مجازات، علاوه بر جرم ارتکابی و نحوه انجام آن به شخص مجرم و شرایط خاص او چون سن، جنسیت، موقعیت خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی، ویژگیهای روانی و ساختارهای وراثتی او توجه کند همچنان که به خسارات وارد بر مجنی علیه جرم و جامعه با دقت کافی بر خورد نماید و با غور در این موارد و توجه به قانون و رعایت قاعده تناسب بین جرم و مجازات به صدور حکمی عادلانه مبادرت ورزد که مورد پذیرش وجدان قاضی و زیان دیدگان از جرم، جامعه و حتی شخص بزهکار قرار گیرد.
عنوان مقاله [English]
Adjusting the severity of punishment "Punishment mitigation"