حقوقدانها انسانهای خوشبختی هستند، زیرا بطور کلی خارج از مسائل مربوط به فن حقوقی محض، سوال نمی کنند و هنگامی که هم به مرحله پرسش رسیدند اندیشه آنها به ندرت ورای آن چه حقوق ارایه می دهد، جولان پیدا می کند.بدین سان،چنانچه از یک حقوقدان کیفری سوال شود"جرم کیفری" چیست پاسخ خواهد داد که مراد "هر عمل پطش بینی شده در قانون است که به موجب همان قانون با ضمانت اجرای خاصی که آن را کیفر می نامیم مجازات می شود" به عبارت دیگر وی پدیده را از طریق پیامدهایی که بر می انگیزد- یعنی کیفر- تعریف می کند، حال آن که از نظر منطقی باید، با توجه به خصوصیات ویژه آن پدیده، دست به تعریف بزند. تعریف جرم به شرحی که آمد در همه کتابهای حقوق کیفری عمومی مشاهده می شود حتی آقای پروفسور بوریکان نیز در صحنه 36 جزوه درسی خود-"علوم جنایی"- می نویسد:"می توان جرم را هر عملی، یعمی فعل یا ترک فعل، تعریف کرد که در قانون پیش بینی شده و با ضمانت اجرای کیفری سرکوب می شود" با ارایه چنین نعریفی، حقوقدانان کیفری وظیفه خود را انجام یافته تلقی می کنند و با خیال راحت کار خود را ادامه می دهند.