مبانی صلاحیتی دیوان بین‌المللی دادگستری در جبران خسارت از جنگ عراق علیه ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیأت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی (سمت)

2 گروه حقوق عمومی و بین الملل، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه ازاد اسلامی زنجان، زنجان، ایران.

چکیده

جبران خسارت‌های وارده در اثر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال‌های 1980 تا 1988 یکی از مباحث همیشگی در فضای سیاسی و حقوقی ایران بوده است. در واقع، ایران از همان ابتدای آغاز جنگ از شورای امنیت سازمان ملل متحد انتظار داشت که با تعیین متجاوز، موضوع خسارات نیز مدنظر قرار گیرد. در سال‌های پس از جنگ نیز ‌به‌رغم اقداماتی که دبیرکل ملل متحد متعاقب مفاد قطعنامه 598 انجام داد، اما به دلایل مختلفی بحث جبران خسارت هیچ‌گاه به طور جدی به عنوان یک اقدام عینی سیاسی یا حقوقی از سوی طرف ایرانی متبلور نشد. به نظر می‌رسد، یکی از دلایل این عدم تمایل، عدم آگاهی از مبنای صلاحیتی لازم برای توسل به راهکار حقوقی قابل اتکایی چون دیوان بین‌المللی دادگستری بود. هنگامی که موضع‌گیری‌های سیاسی مقامات کشور و نوشته‌های علمی حقوقی مرتبط با موضوع را مطالعه می‌کنیم، اشاره‌ای به مبنای صلاحیت موجود برای طرح دعوا علیه دولت عراق در دیوان مشاهده نمی‌شود. نوشتار حاضر درصدد است ضمن معرفی مبنای صلاحیتی دیوان، به موضوع امکانات و محدودیت‌های صلاحیتی ذیربط در پرتو مفاد معاهده و رویه دیوان بین‌المللی دادگستری بپردازد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Jurisdictional Basis of the International Court of Justice in Compensation for the Iraq War against Iran

نویسندگان [English]

  • Abdollah Abedini 1
  • bahman bahri khiyavi 2
1 Faculty Member of the Institution for Research and Development in the Humanities (SAMT)
2 Department of Public and International Law, zanjan branch, islamic azad university, zanjan.
چکیده [English]

Compensation for the Iraq-Iran war of 1980-88 has been a constant issue in Iranian politics and law. In fact, from the very beginning of the war, Iran expected the UN Security Council to consider the issue of damages by determining the aggressor. In the post-war years, too, despite the endeavors of the UN Secretary-General following the provisions of Resolution 598, the choice of an alternative was never taken seriously as an objective political or legal action by Iran. It seems one of the reasons for this reluctant was the lack of awareness of the reliable jurisdictional basis for resort to a reliable legal solution such as the International Court of Justice. As we study the positions of the Iran's political authorities and the relevant scholarly writings on the subject, there is no indication to the Court to institute proceedings against Iraq. The article, while introducing the jurisdictional basis of the Court, deals with the subject of the relevant capacities and restrictions incorporated in the provisions of the treaty and the procedure of the International Court of Justice.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Resolution 598"
  • Jurisdiction"
  • Contentions Litigation"
  • Passage of Time"
  • "
  • Counter-claim"