حاکمیّت به منزلۀ سلطنت؛ مصداقی در جایگاه مفهوم «اندیشۀ حاکمیّت ملی از مواجهاتِ آغازین تا استحالۀ آن در رسالاتِ حقوقی عصر مشروطه»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

10.52547/jlr.2023.230138.2424

چکیده

حاکمیّت ملی در شمار مفاهیمِ بنیادین در اندیشه‌ی حقوقی ـ سیاسی جدید است. طرح این مفهوم در ایران، تلاقیِ نزاعی عظیم میانِ سنّت و تجدّد را به همراه داشت. بدین آیین، تتبع پیش‌رو چگونگی مواجهات آغازین با مفهومِ حاکمیّت ملی در رسالات حقوقی عصر مشروطه و استحاله‌ی آن را در نسبت با اندیشه‌ی حقوقی ـ سیاسی جدید مورد مداقه قرار داده است. نوشتار، جهتِ محقق نمودن این مهم از اسلوبِ توصیف و تحلیلِ مکتوبات حقوقی و بالاخص حقوق اساسی پیرامونِ حاکمیّت ملی در عصر مذکور بهره برده است. به لحاظ کاربست واژگانی، در فضای پیشامشروطه، مفهومِ مطروحه صرفاً مضمون‌اش مطرح گردید (ملکم‌خان، مستشارالدوله). سپس در رسالاتِ حقوقی پسامشروطه در قامتِ واژه‌ی سلطنت ملی به درآمده و متداول گشت. مفهومِ اخیر در نسبت با اندیشه‌ی سیاسی جدید، نخست در مدارِ اندیشه‌ی ژان بُدن قرار داشت که این مهم در رسالاتِ ذکاءالملک (محمدعلی فروغی) و منصورالسلطنه (میرزا مصطفی‌خان) جلوه‌گر گردید. از حیث درک و برگردان واژه، در این مکتوبات، مصداق حاکمیّت (سلطنت) به جای خودِ مفهوم در نظر گرفته شد. در ادامه‌ی مسیر، در افقِ فکری روسو، مفهومِ سلطنت ملی ژرفای بیشتری یافت و بر پایه‌ی فهمی چنین، به تعارض میانِ سلطنت و حاکمیّت ملی در آثار میرزا ابراهیم‌خان اویسی و به ویژه میرعماد نقیب‌زاده روشنایی افکنده شد. النهایه، ، در میان مکتوبات، از حیثِ روش‌شناسی، می‌توان رگه‌ی نظری را شناسایی نمود که با بهره‌مندی از امر جهان‌شمول، دل‌مشغولِ امر محلی است و به تبیین آن عنایت دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Sovereignty as Monarchy; An instance in the place of the concept "The idea of national sovereignty from the initial encounters to its transformation in the legal treatises of the Constitutional Revolution"

چکیده [English]

National sovereignty is one of the fundamental concepts in modern legal-political thought. The Introduction of this concept into the Iranian intellectual atmosphere became the intersection of an extraordinary conflict between tradition and modernity. By considering this, the present paper has analyzed the problem how it has been the initial encounters with the concept of national sovereignty in the legal treatises (Rasael) of the Constitutional Revolution, and scrutinized its transformation concerning modern juridical-political thought. Aimed to achieve this goal, we tried to describe and analyze legal treatises, specifically the constitutional law treaties on national sovereignty in that era. The theme of national sovereignty was proposed in the pre-constitutional intellectual space (Mirza Malkom Khan, Mostashar al-Dowleh) and then appeared in post-constitutional legal treatises in the form of the national monarchy (Saltanat-e Melli) and became the standard conception.The concept of sovereignty was first realized under the influence of Jean Bodin's thought in the works of Zoka-ol-Molk (Mohammad Ali Foroughi) and Manṣur-al-Salṭana (Mostafa Adl); thus the instance of sovereignty was used instead of its concept. Then, in Rousseau's intellectual horizon, this concept became more profound. The conflict between monarchy and national sovereignty was revealed in the treatises of Ebrahim Khan-e Oveisi and Mir Emad-e Naghibzadeh. Finally, among the treaties, in terms of methodology, it is possible to identify a theoretical trend that, benefiting from the universal, is preoccupied with the local and aims to explain it.

کلیدواژه‌ها [English]

  • National Sovereignty
  • Monarchy
  • Constitutionalism
  • Legal Treatises
  • Modern Legal-Political Thought