این مقاله که متضمن مطالعه تطبیقی میان حقوق شرکت های انگلستان و ایران است در صدد پاسخگویی به این سوال است که چرا از بین اکثریت و اقلیت سهامداران تنها اولی قدرت تصمیم گیری نهای در امور مربوط به شرکت را دارد. در این بین سه نظریه مهم سیاسی، اقتصادی و حقوقی که در حقوق این دو کشور برای توجیه حاکمیت اکثریت در شرکت های سهامی ارایه شده اند نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. علیرغم اشتراک در مبانی توجی]ی قاعده اکثریت، این دو کشور در انتخاب مدل حکومت شرکتی خود متفاوت رفتار کرده اند. اولی عضو عمده مدل حکومت شرکتی انگلیس/آمریکا است،حال آنکه دومی از مدل اروپای قاره ای تاسی نموده است. مقاله حاضر با مطالعه زمینه های فرهنگی،سیاسی و اقتصادی موجود، به این سوال که چرا این دو کشور در انتخاب مدل حکومت شرکتی خود متفاوت عمل کرده اند، پاسخ می دهند.