تئوری حق و حقوق بشر بین الملل

نویسنده

دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

در این مقاله دو هدف عمده و درهم تنیده را دنبال می کنیم. هدف اولیه این است که یک رویکرد قابل قبول و موجه در برخورد با حقوق بشر بین الملل ارائه شود تا بتوان به طور گزینشی عناصر موجه و ضروری آن را وارد نظام حقوق داخلی نمود و البته بدین طریق بر فرآیند تاریخی حقوق بشر بین الملل نیز تاثیر گذاشت. چنین رویکردی را رویکرد فعال نامیده ام. باری رویکرد فعال به نوبه خود مستلزم اتخاذ یک موضوع نظری قوی و موجه است تا در پرتو آن کنش دو سویه مذکور با مجموعه نظام حقوق بشر بین الملل میسر گردد. از این رو، هدف اصلی مقاله به یک معنا ارائه یک "تئوری حق" است که برای تحلیل و ورود آگاهانه در دنیای حقوق بشر بین الملل ارائه می شود. با این وصف ، نخست "تئوری حق" مبتنی بر کرامت و فاعیلت اخلاقی انسان معرفی و شرح و بسط می گردد. دوم، بر پایه تئوری پیشنهادی، حق های ادعایی مندرج در اسناد حقوق بشر بین الملل به سه گرونه ادعاهی "پذیرفتنی" "مناقشه بردار" و "ناپذیرفتنی" تقسیم می گردند. نتیجه این که، در درجه نخست ، حق ها- به مثابه ادعاهای تضمین شده و حاکم- هویاتی ابزاری، فردی، حداقلی و اخلاقا بی طرف اند و از این رو فروتنانه در سرزمین عدالت،ادعایی محدود دارند. در درجه دوم، ادعاهای پذیرفتنی را بایستی وارد نظام حقوقی کشور نمود، ادعاهای مناقشه بردار را به کمک داده های علوم انسانی تجربی نهایی کرد و ادعاهای ناپذیرفتنی را به حوزه فرهنگ و جامعه مدنی حوالت داد.

عنوان مقاله [English]

Theory of right and international human law