نزدیک به سی سال است که از من دعوت می شود تا در همایش های مختلف علمی جنبه جرم شناهتی پدیده تروریسم را تشریح کنم که گاه از نزدیک (چه در منطقه بریتانی واقع در شمال غرب فرانسه، چه در منطقه باسک واقع در جنوب غربی فرانسه و چه در منطقه خاورمیانه) شاهد آن بوده ام. اما هر بار این پرسش برای من مطرح می شود که تحلیل ، بررسی و تبیین پدیده غیر قابل توضیح و دشواری چون تروریسم به چه کار می آید و چه فایده ای دارد؟چگونه و چرا باید برای تبیین جدی و ، در صورت امکان علمی رفتارهایی چون اعمال تروریستی که با قوانین بشریت بی اندازه مغایر هستند اقدام کرد؟ آیا تلاش برای درک تا اندازه ای به معنای قبول و حتی تایید آن چیزی نیست که در درون خود ما نمی تواند واکنشی جز طرد و رد برانگیزد؟
عنوان مقاله [English]
Criminological and victimological approaches to terrorism (Criminological analysis of terrorism)