1
استاد بازنشسته ی دانشکده ی حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
2
دانش آموخته ی دکتری حقوق عمومی.
چکیده
حاکمیت قانون از مفاهیمی است که از سوی فلاسفه در طی تاریخ مورد توجه قرار گرفته است و با بررسی آرای هر یک از فلاسفه میتوان آنها را در دو طیف عمده موافقان و مخالفان این مفهوم، دسته بندی نمود. ارسطو و جان لاک و منتسکیو و ژان ژاک روسو و امانوئل کانت و اکثر فلاسفهی قرن بیست را میتوان از طرفداران حاکمیت قانون دانست. از طرف دیگر فیلسوفانی چون افلاطون، اکثر فلاسفه قرون وسطا، ماکیاول، توماس هابز و کارل مارکس و پیروان وی را میتوان از مخالفان حاکمیت قانون دانست و به عبارت دیگر این فلاسفه حاکمان را فراتر از قانون و مصون از هر گونه مسئولیت فرض کردهاند و البته مارکس و فلاسفهی تابع نظر او اصولاَ از رویکردی دیگر با این مقوله به مخالفت پرداختهاند