زندگی پیچیده تر از گذشته، روابط انسانی دقیق تر از پیش، انتظارات و توقعات فراوان تر از همیشه و دیأگاهها متنوع تر از قبل، اگر نه همه، بلکه غالب مردم را چه در شرق و چه در غرب، از هر رنگ و نژاد و مذهب و قوم قبیله ای وادار می کند که برای غلبه بر مشکلات و تسلط بر همواریها و ناهمواریهای حیات آینده نگر باشند و برنامه ای برای خویش تنظیم کنند. این مساله برای دولتها نیز وجود دارد من نه سیاست می دانم و نه اقتصاد، اما می بینم که حکومتهای پیشرفته در عالم با آینده نگری و با اهداف مشخص و دیدگاههای معین سریعا پیش می روند، تند می رانند اما با احتساب و کتاب و تند می تازند اما با آگاهی و دقت، نه این که در کارشان خللی نیست و یا اشتباه نمی کنند ولی می کوشند تا خللها را به خوبی بشناسند و قلمرو اشتباهات را محدود کنند. از هم اکنون قرن 21 را هدف گرفته اند و آن هم نه شروع بلکه پایان آن را که امیدوارند سرنوشت بشر را تغییر دهند، با ورود در میدان ژنتیک ژنهای معیوب را به خوبی سرکوب کنند که کسی کور و کر متولد نشود و تا پایان عمر در محرومیت نماند، ماهواره ها باید بشر را به مهمانی سیارات ببرند و ارتباطات فاصله ها را آن چنان کوتاه کنند که دغدغه ای برای مسافران نباشد، برای جوانان برنامه های متعدد طراحی شده و برای پیران نیز در همه زمینه ها برنامه ریزی دقیقی پیش بینی می شود تا سخنی در خلا رانده نشود و حسابها بی محاسبه نماید